حرف هایت مرا آرامش داد و امیدی تازه در دل نداد.
نوری تازه در دلم دمیده شد و مرا از این بند رها نمود.
آنقدر زیبا و شیوا سخن کردی که دیگر هیچ نگفتم.
دلم میخواست آن لحظه در کنارم بودی و من به روی زانوهایت میگریستم.
دلم میخواست در کنارم بودی و دستم را در دستانت می فشردی.
و من را میهمان گرمای دستانت می نمودی.
دلم میخواست،چشمانم را در چشمان زیبایت میدوختم و بار دیگر عشق را از نگاهت میخواندم.
دستم را روی سینه ات میگذاشتم و دوباره با تپش قلبت خون در رگهایم جاری میشد.
دلم میخواست تمام گلهای دنیا را نثار دستان پر مهرت میکردم و عاشقانه فریاد میزدم که چه قدر دوستت دارم.
دلم میخواست زمانه مرا فرصتی میداد تا عشقم را به تو اثبات کنم.
دلم میخواست این غرور لعنتی رو میشکستم و حرفهای دلم را صادقانه برات رو میکردم.
دلم می خواست همیشه در کنارم بودی.
همیشه،همه جا،با من،با قلب من،با عشق من و با روح من.
اینو یکی از دوستای خیلی خوب سانازم به اسم شیما نوشته.
خیلی ممنون شیما خانم که وقت با ارزشتون را صرف نوشتن این برای وبلاگم کردین.
امیدوارم که هرجا هستین موفق باشین.
مواظب خودتون و از اون مهم تر ،سانازم باشین.
و ساناز جون .برات آرزوی خوشبختی و موفقیت میکنم.
من یکی که دارم حسرت میخورم.
سلام پارسا جان. عشق قشنگت مبارک! وبلاگت هم خیلی باحال شده.
سلام.
وبلاگ باحالی داری.
براتون آرزوی موفقیت میکنم.
سلام...نوشته ی قشنگی بود...ممنون که سر زدی...بازم بیا خوشحالم میکنی....راستی عیدت مبارک
بابا عاشق به ماهم سر بزن
ممنون از شیمای عزیزم و عشقم پارسا
سلام پارسا جونم . آدم بعضی وقتا خیلی چیزا دلش میخواد فقط خواستن مهم نیست باید بری جلو تا بهش برسی
سلام.
متن خیلی قشنگی بود.
موفق باشید
ممنون سحر جان شما هم همچنین
نبینم چشت دنبال شیما باشه.
خودم پیدات میکنم و میکشمت.
البته شوخی
داشتی پارسا؟
سلام به همه.
خیلی ممنو ن که وقت صرف خواندن وبلاگم کردین.
راستی ساحره خانم .مگه ساناز چی کم داره که چشمم دنبال یه نفر دیگه باشه؟
من شیما رو با اینکه ندیدم ولی به عنوان دوست ساناز دوسش دارم.
نه کمتر و نه بیشتر.
ساناز جون یعنی تو هم فکر کری ...؟
ممنون که بهم سر زدین.
پاسا جو ن شوخی کردم.
البته این مطلبی که در جواب من نوشتی خیلی سنگینه.
کمتر کسی به نظر من فرق بین دوست داشتن یه نفر و عاشق یه نفر بودن را تشخیص میده.
سلام پارسا. چطوری ؟ می بینمت که هنوز تنت داغه و نمی دونی داری چکار می کنی. احتمالا یکی از همون دوتا چوبه از آسمون افتاده پایین. اگه ماجراش رو نمی دونی بگو تا برات اف بزارم. راستی رسم بر اینه که بنویسن عاشقانه نه آشقانه. موفق باشی و شاد.
سلام به پارسا و ساناز عزیز و همه بچه ها پارسا از این که زحمت مطلب منو کشیدی خیلی ممنون امیدوارم که جبران کنم. در ضمن مثل اینکه من براتون هنوز نیومده مشکل درست کردم . و این هم بگم که ساحره جون پارسا مثل دوست من و برادر من می مونه و اونقدر ساناز از ایشون تعریف کردن که فکر میکنم تا حدودی پارسا رو شناخته باشم طوری که اطمینان دارم اگه پارسا تو یه جمع دختر باشه بازم هیچکس واسش ساناز نمیشه.
ممنون.
سلام تبریک میگم خییلی خوبه امیدوارم با هم خوشبخت بشید و هرگز از هم نرنجید .......شعر زیبایه .......یا حق
سلام آقا پارسا...اول که باید خدمت همگی عرض کنم من به کسی تو هین نکردم و این کامنت ها رو هم من نذاشتم...فک می کنم پیدا کردنش واسه شما کاری نداشته باشه...در ضمن امیدوارم با هر کسی دوست داری خوشبخت شی...اینم خوب نیست که آدم به کسی که نمی شناسه تهمت بزنه
سلام پارسا جون مدتها بود بهت سر نزده بودم دلم برات تنگ شده بود راستی عشقت مبارک امیدوارم همیشه در کنارت باشه موفق باشی عزیز
سلام .
از همتون ممنونم که سر زدین.
موفق باشید
سلام.
چه پایان رمانتیکی تو و فاطی داشتین.
آدم گریش میگیره...
سلااااااااااام به دوستای عزیزم
اینجا طلا کیلو چنده؟
بازم میفرستم
هر چنده اول یاد بگیر اسمت رو درست بنویس وحید