maXam

همه چیز

maXam

همه چیز

چی میشد اگر......


حرف هایت مرا آرامش داد و امیدی تازه در دل نداد.

نوری تازه در دلم دمیده شد و مرا از این بند رها نمود.

آنقدر زیبا و شیوا سخن کردی که دیگر هیچ نگفتم.

دلم میخواست آن لحظه در کنارم بودی و من به روی زانوهایت میگریستم.

دلم میخواست در کنارم بودی و دستم را در دستانت می فشردی.

و من را میهمان گرمای دستانت می نمودی.

دلم میخواست،چشمانم را در چشمان زیبایت میدوختم و بار دیگر عشق را از نگاهت میخواندم.

دستم را روی سینه ات میگذاشتم و دوباره با تپش قلبت خون در رگهایم جاری میشد.

دلم میخواست تمام گلهای دنیا را نثار دستان پر مهرت میکردم و عاشقانه فریاد میزدم که چه قدر دوستت دارم.

دلم میخواست زمانه مرا فرصتی میداد تا عشقم را به تو اثبات کنم.

دلم میخواست این غرور لعنتی رو میشکستم و حرفهای دلم را صادقانه برات رو میکردم.

دلم می خواست همیشه در کنارم بودی.

همیشه،همه جا،با من،با قلب من،با عشق من و با روح من.



اینو یکی از دوستای خیلی خوب سانازم به اسم شیما نوشته.

خیلی ممنون شیما خانم که وقت با ارزشتون را صرف نوشتن این برای وبلاگم کردین.
امیدوارم که هرجا هستین موفق باشین.

مواظب خودتون و از اون مهم تر ،سانازم باشین.

و ساناز جون .برات آرزوی خوشبختی و موفقیت میکنم.

منم دوست دارم . اونم خیلی زیاد.



اگه بگم.........

میدونی چیه؟اگه بگم دوست دارم،اگه بگم عاشقتم ،بازم تو میری از پیشم؟

تو رو خدا منو ببخش،بمون پیشم،نرو از پیشم بی خبر.

اگه بگم منو ببخش،اگه بگم دیگه نرو،بازم میری به دور دورا، تاکه نبینی صورتم؟

دیگه نگو: چرا میگم،فقط بدون دوست دارم.

بدون اگه زندگیمو ازم گرفت،بازم نمیرم از پیشت.

بدون اگه چشمامو ازم گرفت،بازم تو رو میبینم.

پس تو بدون ای عشق من،من عاشقم، دوست دارم،و تا ابد مال توام.


اینو معشو قم برام فرستاده.
منم اونو خیلی دوست دارم.

اولین بار که تو را دیدم


اولین بار که چهره تو را دیدم.

اینگونه فکر کردم که خورشید در چشمان تو طلوع کرده است.

و ماه و ستارگان موهبتهایی بودند که تو به شب و آسمانهای بی ستاره هدیه کرده بودی.

آری محبوب من(ساناز).

به شب و آسمانهای بی ستاره.

هنگامیکه مرا مینگری

همیشه آنچه را در جستجویش بودم می یابم.